شهرستان ادب: ماه اسفند برای بسیاری از شاعران و عارفان فصلی خاص است، اما برای اسفندقه، خاص تر. آنان که با دنیای شاعرانه و شعر مرتضی امیری اسفندقه آشنا هستند شعرهای بسیاری از او در حال و هوای ماه اسفند خواندهاند. از جمله قصیدهی «ماه اسفند ماه عرفان است | ماه بیداری درختان است» و یا قصیدهی «یک جورِ دیگر است، خورشید و ماه باز | از راه می رسد، اسفندماه باز» که هر دو نخستین بار در مجموعه قدیمی «چین کلاغ» منتشر شدهاند. اکنون در مجموعه تازه منتشر شدهی «ورمشور» غزلیات اسفندانه ی دیگری را هم از امیری اسفندقه میبینیم، از جمله «غزلواره اسفند ۷» :
اسفند ماه آمد و جان بینقاب شد
هستی به حال آمد و یک شعر ناب شد
در من جنون و جذبه دوباره جوانه زد
از ذوقِ شعر، در دل من قند آب شد
خمیازههای خسته و مُمتَد به خواب رفت
آباد بود خانهی رخوت، خراب شد
بوی زلالِ زمزمِ نوروز میرسد
وقت شکفتن است، درنگم شتاب شد
دیشب تلف نبود نَفَس، گرم گرم بود
امشب هدر نرفت دعا، مستجاب شد
پاکم! چنانکه پاک تر از من خودِ منم
در انعکاس نور گناهم ثواب شد
*
باور نداشتم تب و تاب معاد را
اسفند ماه آمد و روحم مجاب شد