موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu
غزلی از محمدجواد غفورزاده (شفق)

یادگار

13 فروردین 1393 22:37 | 0 نظر
Article Rating | امتیاز: 4.67 با 3 رای
یادگار
شهرستان ادب: استاد محمدجواد غفورزاده (شفق) را امروز به عنوانِ یکی از سرآمدان شعر اهل‌بیت و ادبیات آیینی می‌شناسیم. از تألیفات ایشان چه در زمینه شعر مذهبی، چه شعر آیینی برای کودکان و چه جمع‌آوری و گزینش اشعار مذهبی از شاعران دیگر، می‌توان به کتاب‌هایی از جمله «از کعبه تا محراب»، «جام ارغوان»، «سلام بر حسین»، «این حسین کیست»، «چلچراغ صلوات»، «آهو و کبوتر»، «نماز عشق»، «ستایش گران خورشید»، «کتیبه خورشید» و «سلام بر خورشید» اشاره کرد.

اینک همزمان با ایام عزاداری حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) غزلی از آقای غفورزاده در سوگ حضرت را مرور می‌کنیم:


زهرا گذشت و خاطره‌‏هایش هنوز هست
در مسجد مدینه صدایش، هنوز هست

شهری که بود شاهد غم‌های فاطمه
پر از صدای گریه، فضایش هنوز هست

از گلشن امید به تاراج حادثات
گل رفته است و عطر وفایش هنوز هست

یاد مصیبتش نشد از سینه‌ها برون
آن داغ بر دل همه، جایش هنوز هست

در هر دلی که داشت تجلی، به جای ماند
در هر سری که بود هوایش، هنوز هست

در آستانه‌ی درِ آن روضه‌ی بهشت
بانگ و نوای «وا ابتایش» هنوز هست

راز و نیاز فاطمه را تا دهد گواه
محراب هست و موج دعایش هنوز هست

چون آرزوی خفته در آغوش سرد خاک
محسن به جا نماند و عزایش هنوز هست

گر سر زند به کلبه‌ی احزان او کسی
پی می‌‏برد که شور و نوایش هنوز هست

سودی نخواست از فدک، اما به یادگار
آن خطبه‌ی بلیغ و رسایش هنوز هست

تا انتقام مادر خود را کشد ز خصم
مهدی که باد جان به فدایش! هنوز هست

گر نیستیم قابل دیدار او «شفق»
ما را به سینه، شوق لقایش هنوز هست



کانال شهرستان ادب در پیام رسان ایتا کانال بله شهرستان ادب کانال تلگرام شهرستان ادب
تصاویر پیوست
  • یادگار
امتیاز دهید:
نظرات

Website

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.