شهرستان ادب: پانزدهمین جلسه ی سه شنبه شعر شهرستان ادب در اراک، عصر روز یازدهم شهریور ماه 1393 در کافه کتاب پرچین برگزار شد.
در این جلسه که با حضور شاعران جوان و پیشکسوت استان برگزار شد، دکتر عباس احمدی طبق روال مرسوم جلسات، دقایق آغازین را به معرفی یکی از شاعران فارسی اختصاص دادند. ایشان ضمن معرفی« ایرج میرزا» فرمودند:« این شاعر دوره ی مشروطه در داستان سرایی و نقل روایی، چنان که در مثنوی «زهره و منوچهر» او پیداست، پشتکار داشته است. علاوه بر این، ایرج میرزا به علت تسلط بر زبان های عربی، انگلیسی و فرانسه، از این لغات در شعرهایش که بیشتر درون مایه ی طنز دارند، استفاده می کرده است. همچنین او در وارد کردن ترکیبات عامیانه و کوچه بازاری-خصوصا زبان تهرانی های اصیل لوطی منش- به شعر تبحر داشته است.»
دکتر احمدی سپس ضمن خواندن چند شعر طنز از این شاعر طنزپرداز من جمله قسمتی از مثنوی «عارف نامه» وی که در اعتراض و استهزای عارف قزوینی سروده شده، بیان داشتند:« ایرج میرزا گرچه زبان شعری مستحکم و ویژه ای دارد، گاه در اشعارش رویکرد معنایی جالبی ندارد و بیشتر از دریچه ی انتقاد مغرضانه به اطرافش می نگرد. چنان که میبینیم مثلا این مثنوی را به علت اختلافاتش با مرحوم عارف قزوینی سروده است!»
ایشان سپس فرمودند:« دکتر شفیعی کدکنی در مورد ایرج میرزا می نویسد:« آیا در فاصله ی سعدی تا ایرج شاعر دیگری هم داریم که زبان ادب را این قدر ساده و سلیس حکایت کرده باشد؟! زبان ایرج آن قدر به زبان مردم خود نزدیک است که برای شاعران دیگر این اتفاق نیفتاده است.» خود ایرج میرزا هم د شعری اشاره می کند که
شاعری طبع روان می خواهد
نه معارف نه بیان می خواهد»
در ادامه دکتر احمدی گفتند:« ایرج میرزا نشریه ای به نام«الکمال» چاپ می کرد که در واقع تقلیدی از نشریه ی «الهلال» مصر بود که توسط جرجی زیدان چاپ می شد.او با نشریه ی الکمال خود در واقع قصد تمسخر و استهزای الهلال را داشت و معتقد بود در شرایط نابسامان دوره اش نیازی به چاپ شدن نشریات عربی نیست.»
ایشان سپس با اشاره به «میرزاده ی عشقی»، از شاعران هم عصر ایرج میرزا، چنین بیان داشتند:« میرزاده ی عشقی شاعری با روحیات خاص خودش بود که اعتراضات شدید او در شعرهایش و زبان تند و گزنده ی آثارش در نهایت سر سبزش را به باد داد و موجب شد او را ترور کنند. میرزاده روحیه ای رادیکال داشت. در جریانات مشروطه بسیار فعال بود و جهان بینی خاصی داشت. در آن دوره به علت خرافاتی که در دین وارد شده بود، عده ای از شاعران دین را امری مانع پیشرفت بشر قلمداد می کردند و در آثارشان به مسائلی همچون جبر و اختیار می تاختند. چنان که در این بیت میرزاده ی عشقی میبینیم که از خلقت خود گله دارد و می گوید:
خلقت من در جهان یک وصله ی ناجور بود
من که خود راضی به این خلقت نبودم، زور بود»
دکتر احمدی در پایان صحبت های خود، به شاعران طنزپرداز امروزی اشاره کرده و فرمودند:« در مقایسه با ایرج میرزا، شاید بتوانیم از شاعران امروزی استاد ابوالفضل زرویی نصر آباد و یا ابوتراب جلیل را مثال بزنیم که شعری به همان قوام و جذابیت را عرضه کرده اند.»
با پایان صحبت های استاد احمدی، شعرخوانی شاعران استان آغاز گشت.
خانم ها عیسی وند،حسنی، یعقوبی، عسگرنجاد و آقایان رضا ناصری، مهران رجبی و شاهمحمدی از جمله شاعرانی بودند که به قرائت آثار خود پرداختند.
در خاتمه، خانم عسگرنجاد با معرفی کتاب«ورمشور» از «مرتضی امیری اسفندقه»، غزلی را از این کتاب قرائت کردند.