شهرستان ادب: مرتضی حیدری آل کثیر از شاعران جوان خوزستانی است که بیشتر در زمینۀ شعر آیینی شناخته شده و در این زمینه به موفقیتهای بسیاری نیز دست یافته است؛ او رتبۀ اول جشنوارههای شعر فجر، شعر نبوی، جایزۀ قدس، کنگرۀ دفاع مقدس و شعر جوان را در کارنامۀ خود دارد. آل کثیر، کارشناس ارشد ادبیات فارسی است و تاکنون چهار مجموعه شعر به چاپ رسانده است: خورشید در عبای تو پیچیده است (اشعار آیینی)، سرفۀ خونین تفنگی در باد (اشعار دفاع مقدس)، پایتخت جهان (مجموعه اشعار غزل و سپید) و دیر آمدی بهار (گلچینی از اشعار قبل و چند شعر جدید). او به دو زبان فارسی و عربی شعر میگوید و درصدد است مجموعهای از اشعار عربی خود نیز به چاپ برساند.
به مناسبت روز آزادسازی خرمشهر، دو غزل پیوستۀ زیر را از او میخوانید:
«برای خرمشهر سرافراز»
ای زخم تماشای تو همسایۀ لبخند
خوردهست ترکهای تو با هلهله پیوند
با جذر و مد کرخه به خاک تو رسیدم
تا با غزلم صید کنم از تو دلی چند
دیروز تو در حصر تجاوز، ولی امروز
محصور تب لالهای و جوشش اروند
شب در نفست خیمه زد امّا تب خورشید
بالای تو را پر زد و از پنجره آکند
ای شهر، دمت گرم! برای من ِشاعر
اسفند ِغمی دودکن این آخر اسفند
من عاشق احساس شهیدان تو هستم
دیوانۀ موهای پریشان تو هستم
بر گیسوی ِخرمایی نخل تو چه بودهست
کاین گونه نفسهای تو را تلخ سرودهست ؟
روح ِتو به رغم وزش شعله، بهشتیست
جسم تو دوتا گشته و در حال سجود است
خواب ِشب و جنگنده مبین کز نفس صبح
پروانهات از پیلۀ خون بال گشودهست
از برکت لالهست که اینگونه سپیدی
از یُمن بهار این همه باغ تو کبود است
من عاشق احساس شهیدان تو هستم
دیوانۀ موهای پریشان تو هستم