شهرستان ادب: با انتشار خبر کشف پیکر مطهر 175 شهید غواص دفاع مقدس با دستان بسته، تعداد زیادی از شاعران و هنرمندان نسبت به این حادثه واکنش نشان دادهاند. پیش از این نیز چند مطلب دیگر در این رابطه در سایت شهرستان ادب، منتشر شد، از جمله «سه شعر برای ۱۷۵ غواص شهید» و «داستان مجید قیصری برای شهیدان غواص». در این مطلب نیز، دو شعر جدید میخوانید از خانم سیده نرگس میرفیضی و آقای محمدرضا حسینزادۀ بازرگانی.
1. سیده نرگس میرفیضی، از آفتابگردانهای دورۀ چهارم، اهل قم
پرچم عشق، بر ستون عمود
ایستاده، برای عرض درود
سایههای خمیده پنهاناند،
پشت اسپند و عطر تازۀ عود
مادری قاب عکس، در دستش
با عصا میدود برای ورود
چشم یعقوب دارد و دستش
مثل بال پرنده، وقت صعود
دختری زیر اشک، میگوید:
«واقعاً دیر کرده او یا زود؟»
حجم اسپند، برده مردم را
سمت آن سالهای آتش و دود
...
صد و هفتاد و پنج ابراهیم
در گلستان آتش نمرود
صد و هفتاد و پنج رود زلال
زیر دریا نمیشود نابود
قطعهها در مزار، بیتاب و
آب، یک گور دستهجمعی بود
سالها گریه کرد باران بر
بغض پنهان خاکهای حسود!
امشب آرام میشود اما
شهر، با آن نگاه بغض آلود...
صد و هفتاد و پنج تا مادر
آمده ماهیانشان از رود
***
2. محمدرضا حسینزادۀ بازرگانی، از آفتابگردانهای دورۀ دوم
سینهام سنگین، گلویم خشك و چشمانم تر است
بغض وقتى میرسد، شعر از مُسَكن بهتر است
شعر، راهِ گفتن حرف دل است اما چه سود
واژهها وقتى كه از حرفِ دلِ من كمتر است؟
تازگى اخبار را باید شنید و گریه كرد
گویى اما گوش بىاحساس این دنیا كر است
صحبت از دریا تمام شهر را پر كرده است
اسم دریا تیترِ اخبارِ تمام كشور است
عشق، تركیبىست از دریا و غواص و شهید
صبر هم یك ترجمه از اشكهاى مادر است
از زمانى كه برادرهاى خود را یافته
بیشتر از روزهاى قبل، دریا خواهر است[1]
سالها پارو زدیم و مرد دریا نیستیم
ظاهراً مردى در اینجا نیست، جایى دیگر است
معنی این شعر را من تازه فهمیدم كه چیست
«روی دریا كف نشیند، قعر دریا گوهر است...» [2]
[1] مردم جنوب كشور، زمانى كه دریا آرام باشد میگویند: "دریا خواهر است"
دریا شده است خواهر و من هم برادرش
شاعرتر از همیشه نشستم برابرش
"محمدعلى بهمنى"
[2] ناكسى گر از كسى بالا نشیند عیب نیست
روى دریا كف نشیند قعر دریا گوهر است
"منسوب به صائب"