شهرستان ادب: در سالروز تولد «مارک تواین» نویسندۀ شهیر آمریکایی، تازهترین مطلب پروندۀ ادبیات ضدآمریکایی را به او اختصاص میدهیم. پیش از این هم در مطلب «وقتی آمریکا "مرگ بر آمریکا" میگوید» بهطور مختصر، به تواین پرداخته بودیم.
در سیامین روز از نوامبر ۱۸۳۵ میلادی، «ساموئل لنگهورن کلمنس» کنار مرز ایالت میسوری، در روستای کوچک فلوریدا متولد شد. ساموئل از آن دسته آدمهایی بود که محل تولدشان، تمام زندگیشان را تحت تأثیر قرار میدهد. او در روستایی پر از خانههای چوبی و کلبههای جنگلی بزرگ شد و از آن پسرهای پابرهنه بود که همیشه کفر معلمها را درمیآورند. دوستانی داشت که با آنها به دنبال ماجراجوییهای بزرگ بود و خاطرات همۀ شیطنتهایش در ذهن خلاق او ثبت میشد، بیآنکه بداند این گنجینۀ مستند، بعدها از او نویسندۀ بزرگی خواهد ساخت.
زندگی در حوالی رودخانۀ میسیسیپی برای ساموئل سرشار از تجربه بود. او زجر بردههای آفریقایی را با چشمان خود از نزدیک میدید و زندگی مشقتبار آنها را شاهد بود. البته روزگار او هم چندان خوشایند نبود و در دوازده سالگی پدرش را از دست داد و ناچار شد در چاپخانهای مشغول کار شود تا کمکخرج خانواده باشد. کار در چاپخانه مجالی بود برای آشنایی بیشتر ساموئل با کتاب و صنعت چاپ و باعث شد قلم به دست بگیرد و برای روزنامههای محلی، ستون طنز بنویسد. اما اتفاق بزرگ زندگی ساموئل، در سالهای ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۴ رخ داد؛ وقتی سوار بر کشتی بخار بر پهنۀ میسیسیپی سفر کرد و همانجا، بر عرشۀ کشتی، با امانت گرفتن نام ناخدایی گمنام، به نام مستعاری رسید که در تمام عمر به آن شناخته شد؛ «مارک تواین»، نویسندۀ بزرگ آمریکایی.
مارک تواین شاید بیشتر از هر نویسندۀ دیگری، مدیون خاطرات دوران زندگیاش باشد. چه این که همین خاطرات به مدد او آمدهاند تا دو شاهکار خواندنیاش را که بیشتر اهالی ادبیات او را به آنها میشناسند، بیافریند؛ «تام سایر» و «هاکلبری فین». در هر دوی این آثار، همان ساموئل بازیگوش و ماجراجو دیده میشود. گاهی مانند هاکلبری فین، شخصیت به تمامی خود اوست که در قالب داستان بازآفرینی شده و گاه، مانند تام سایر، تبلوری از او و دوستان دوران مدرسهاش. چنان که خود میگوید: «بیشتر ماجراهایی که در این کتاب [تام سایر] ثبت شدهاند، در واقعیت اتفاق افتادهاند. یکی دوتا تجربۀ شخصی خود من بوده، بقیه ماجراهایی که برای پسرهای همکلاس من رخ داده. شخصیت هاکلبری فین از یک آدم واقعی گرفته شده، تام سایر هم همینطور، ولی نه از یک نفر. تام ترکیبی از خصوصیات و خلق و خوی سه پسربچه است که من میشناختم، در نتیجه از نظر ساخت، شخصیتی چندوجهی است.»
اما آنچه باعث میشود در میان نویسندگان ضدآمریکایی، مارک تواین از جایگاه ویژهای برخوردار باشد، نگاه خاص او به مقولۀ بردهداری است. عقبۀ زندگی و دوران کودکی ساموئل، به او کمک کرده است تا با نگاهی انسانی و عدالتمحور، تاریخ کثیف بردهداری آمریکا را به چالش بکشد و زشتیهای این سنت غربی را نمایان کند. با این طرز تفکر ضدامپریالیستی است که مارک تواین، «هاکلبری فین» را خلق میکند. این کتاب، در حقیقت دنبالۀ کتاب قبلی او، یهنی «ماجراهای تام سایر» است. هاکلبری فین که خود مارک او را به اختصار «هاک» مینامد، یکی از دوستان صمیمی تام سایر است که در کتاب اول به عنوان یکی از شخصیتهای فرعی وجود دارد و بعد، در کتابی مستقل، داستان زندگی خود او بازگو میشود.
ماجرا از این قرار است که هاکلبری فین، پسری که از دست پدر دائمالخمر و بداخلاق خود به تنگ آمده، با یک کرجی دستساز راهی رودخانۀ میسیسیپی میشود تا سرنوشت دیگری را تجربه کند، اما هاک در این سفر تنها نیست و یک بردۀ فراری او را همراهی میکند؛ جیم، بردۀ سادهدل و مهربانی که وجه دیگری از سیاهپوستان آفریقایی ساکن آمریکا را به هاک نشان میدهد.
کتاب به ظاهر ژانر ماجراجویی و فیکشن دارد و برای مخاطب نوجوان نوشته شده است، اما در اعماق، اثر جوادانهای است برای به سخره گرفتن اعتقادات استعمارگرانۀ آمریکایی. چنان که ارنست همینگوی، دربارۀ این کتاب گفته است: «ماجراهای هاکلبری فین بهترین کتابی است که تا به حال داشتهایم. تمام داستانهای آمریکایی از آن بیرون آمدهاند. چیزی پیش از آن نبوده است و پس از آن هم نخواهد بود».
آمریکای سلطهطلب، چنان عقاید خود را در ذهن هاک نوجوان رسوخ داده که در تمام کتاب، او با اندیشهای درگیر است؛ لو دادن جیم سیاهه. هاک بر طبق گفتههای آدمبزرگهای اطرافش میپندارد: «هرکس بردهای فراری را پیش خود نگه دارد، به جهنم میرود.» با همین تفکر است که در آغاز کتاب، میبینیم او از هیچ فرصتی برای طعنه زدن به جیم فروگذار نمیکند. هاک خام و ناپختۀ ابتدای کتاب، خود را از جیم سیاهه برتر میبیند و در هر فرصتی که دست میدهد، در خلال شوخیها و متلکهایش، این نکته را به او گوشزد میکند؛ اما سفر در پهنۀ رود میسیسیپی، در واقع هجرتی در اندیشۀ هاک و فرصتی برای تعالی اندیشۀ اوست و در خلال این سفر است که او با شخصیت حقیقی جیم آشنا میشود و درمییابد بردهها، درست مثل صاحبان سفیدپوست آنها، عواطفی انسانی دارند و حق دارند مانند بقیه، زندگی آزادی داشته باشند.
از منظر سمبولیسم، سفر بر رودخانه که بستری است برای شکلگیری ماجراهای هاکلبری فین، در حقیقت، گذر او از مرحلۀ جهل به دانایی و بلوغ است. در این سفر، هاک آرامآرام با مفهوم حقیقی دوستی آشنا میشود. در ابتدا، او برای دوستی با جیم، مردد است و خود را برتر از او میانگارد، اما حوادثی که در طول سفر رخ میدهند، به او میفهمانند همین بردۀ سیاه نجیب، بیشتر از تمام سفیدپوستانی که میانشان زندگی کرده است، با معنای حقیقی دوستی آشناست.
مارک تواین که قلم طنز و زبان هجوگوی او همواره با استقبال مخاطبینش همراه بوده، در این کتاب ماندگار، با بهرهگیری از همان زبان طنز، اثری سهل و ممتنع را میآفریند. آنان که در آن زمان متوجه ساختار ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی اثر شدند، آن را کتابی بیمحتوا و عامیانه خواندند و حتی در فرست کتب ممنوعه قرارش دادند. در ظاهر نیز زبان کتاب، زبانی دمدستی و عامیانه است، اما مارک تواین در به کار گیری این زبان تعمد داشته است. مانند تام سایر، هاک پسری کمسواد و از مدرسه فراری است که به زبان شیطنتآمیز پسران بازیگوش حرف میزند، اما همین زبان ساده، مخاطب را به عمق شخصیت نزدیک میکند. هاک، در عین تمام ناپختگیهایش، موفق میشود از برده بودن جیم چشمپوشی کند و چهرۀ حقیقی او را ببیند. مخاطب پا به پای او در داستان پیش میرود و حتی وقتی برای شوخی کردن با جیم، مار مردهای را در رختخوابش میاندازد و باعث میشود جفت مار به سراغ جیم بیاید، همراه با او شرمسار میشود و نگاه تبعیضآمیز خود را شماتت میکند. مخاطب همراه با هاک به بلوغ فکری میرسد و از سیاستهای تبعیض نژادی آمریکا، بیزار میشود.
مارک تواین، چهرۀ مزورانۀ آمریکا را در این اثر جاودانهاش به تصویر میکشد. او به آسانی به خوانندگانش نشان میهد چطور آمریکاییان مدافع حقوق بشر، حتی حاضر نیستند حساب هاکلبری، این پسر سادۀ بیآلایش را از پدر دائمالخمرش جدا کنند و او را دوست داشته باشند. نگاه بالا به پایین و استعماری آمریکا در این کتاب به خوبی قابل دریافت است. همۀ اطرافیان بزرگسال هاک، او را از خود میرانند و به جرم پدر نالایقش، او را تنبیه میکنند. در این میانۀ بیعدالتی و بیرحمی، جیم، همین بردۀ سیاه آفریقایی، تنها کسی است که با هاک و دردهای او همراه میشود و آنها را التیام میبخشد. هرجا هاک در دردسر میافتد و نیاز به کمک دارد، این جیم است که بیمضایقه به فریادش میرسد و بی هیچچشمداشتی، دست او را میگیرد. برای همین است که در پایان این سفر، هاک دوستی واقعی را در جیم کشف میکند و او را چنان برادری نداشته، دوست میدارد.
کشمکشهای اخلاقی هاکلبری در طول سفر، نمادی برای وجدان خفتۀ انسانی است. وجدانی که در مواجهه با نیکیهای بیآلایش جیم، شرمسار میشود و از خواب برمیخیزد تا با حقیقت پلید بردهداری مواجه شود و از آن برائت جوید.