شهرستان ادب قصد دارد با گفت گوهایی با مداحان نوآور کشور، موضوع «شعر در مداحی» را مورد بررسی قرار دهد .آنهایی که مداحی امروز را دنبال میکنند قطعا با جریان جدید مداحی امروز آشنایی دارند،جریانی که مداحان انقلابی تازه نفسی را به جوانان تشنه معارف اهل بیت علیهالسلام معرفی کرد و روح تازهای به کالبد مداحی امروز دمید و باعث شد که روشنگری مداحی بیشازپیش نمود پیدا کند . مداحی امروز علاوه بر بیان دقیق معارف و مدایح و مراثی؛ بیشتر از دیروز بلندگویی برای رساندن فریاد مظلومان جهان به گوش مستکبرین باشد و حقا که خوب از عهده ی این بزرگ رسالت برآمد. امروز به سراغ یکی از مداحان نوآور محبوب نسل جدید رفتیم تا گپ و گفتی کوتاه و صمیمی داشته باشیم. حاج محمد یزدخواستی از مداحان موفق استان اصفهان هستند که چندسالیست فضای این نوع خاص از مداحی را در اصفهان و البته مناطق دیگر ارایه کرده و نتیجه گرفته اند.
دقایقی با ایشان پیرامون"شعر در مداحی" به گفت و گو نشستیم که دعوتید به خواندن آن :
جناب آقای یزدخواستی تا بحال اغلب مصاحبههايي با مداحان عزيز شده در باب زندگينامه و رموز موفقيت و شرححالشان بوده است؛ اما امروز مبحث مورد نظر ما تماشاي مداحي از پنجره ادبيات است.
چقدر در مداحي جای ادبیات را خالي ميبينيد ؟
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض کنم که يكي از ضعفهاي مداحي امروز همین مبحث شعر در مداحي است،که متاسفانه بعضي از اشعار داراي صلابت و فخامت نيست و با توجه به اين که زبان شعر رو به ترانه آورده در مداحي، فلذا بيشتر در معرض سخيف شدن قرار ميگيرد ،گاها درمبحث سبکها ميبينيم که نوحهای خوانده ميشودکه زبانش نه زبان معيار است نه ترانه و در کمال تعجب تلفيقي از اين دو است و استواري زباني ندارد.
يا مثلا گاهی از اشعاري استفاده ميشود که شايسته آن ذوات مقدس نيست و خيلي ضعيف است و علت هم اين است که مداح از شعر اطلاعات خيلي ضعيفي دارد و متاسفانه ميتوان گفت که مداحي ما در بعضي از مقولهها دارد رو به سخيف شدن مي رود.
پس بهنظر شما زبان ترانه براي اهل بيت زینت نيست؟با اين تعريف خيلي از مداحيهاي ما آنچنان که بايد زينت اهل بيت نيستند ؟
نه،زبان محاورهاي هم خوب است،ولي زبان محاوره را خطر بيشتري تهديد ميکند
چه مقدار ادبيات را در مداحي موثر ميدانيد؟آيا از نظر شما ادبيات در مداحي فقط مبحث شعر را در بر ميگيرد ؟
به نظر بنده ابزار اصلي مداحي شعر است،چنانكه شما اگر شعر را از مداحي بگيريد ميشود سخنراني؛ فلذا براي مداحان عزيز ضروري است که در مقولهي ادبيات وارد شوند و حداقل قوالب ادبي را و اوزان شعر فارسي را فرا بگيرند؛ يا مثلا مبحث قافيه، اگرمداح آشنايي با اين گونه مسائل نداشته باشد نتيجهاش ميشود اينكه ميبينيد برخي از نوحههاي ما از منظر قافيه ايراد دارند چرا؟ چون مداح از طريقي شعري به دستش رسيده است و چون سواد شعري نداشته متوجه ايرادات فاحش اين شعر نشده و خواندهاست .
برخي مباحث مطرح شده بين شاعران و مداحان حاکي از اين است که بعضي از مداحان قائلند شعر از حالت شعري خلع شده و ساده باشد؛ چقدر موافق اين ديدگاهيد ؟
ببينيد بستگي به شعر هم دارد. مثلا برخي شعرها را وقتي ميخوانيم ميبينيم که مستمع اصلا متوجه نميشود و درک مطلب برايش سخت
است، بايد شعري خواند که چه يک فرد بيسواد چه يک دکتر بتواند استفاده کند و لذت ببرد، در مجموع بايستي حد وسط را مدنظر بگيريم؛ نه به گونهاي باشد که کسي متوجه نشود نه طوري که به قولا عاري از هرگونه صنعت شعري باشد و اصطلاحا نظم باشد .
آيا از نظر شما نتيجه اين نوع از شعر که بيشتر نظم نام ميگيرد ؛اشعار روضه اي غير محجوبانه نيست ؟
اين هم باز بستگي دارد،کاش ميشد مصداقي بحث کرد،ولي وقتي مثلا اشعار قدما را مدنظر ميگيریم، براي مثال محتشم،ببينيد چقدر زيبا بيان ميكند :
روزي که شد به نيزه سر آن بزرگوار/ خورشيد سر برهنه برامد به کوهسار
الي اخر،
يک همچين اشعاري امروز کمتر سروده ميشود و از نظر بنده به واسطه کم سوادي برخي در سرودن شعر است. که بهجاي استفاده از تعابير هنري بيپرده شعر ميگويند .
به نظر شما بخاطر توقع و مطالبه مداح نيست ؟
نظر بنده همانست که عرض کردم، مداح هم بيتاثير نيست ولي در اين قضيه شعرا را بيشتر مقصر ميدانم و اشكال ايشان این است که نبايد تسليم چنين درخواستي بشوند .
نظر شما دررابطه با کساني که از متن هيئات بيرون ميآيند و هيچگونه تجربه شعري ندارند و فقط صرف شنيدههايشان کلماتي را بر ملودي سوار ميکنند و اصطلاحا سبکساز ناميده ميشوند چيست ؟باز خورد اين نوع نوحهسازي چقدر مطلوب بوده است ؟
به نظر بنده خيلي ضعيف بوده چرا که با مقدمات شعر آشنا نبودهاند.ملوديها و سبکهاي خوبي از اين عزيزان شنيدهام اما از منظر شعر خيلي موفق نبودهاندو از سر عواطف صرف سرودهاند و با شناخت شعر نبوده است . متاسفانه بازخورد خوبي نداشتهاند .
خود شما با چه طيفي از سرايندگان همكاري بيشتري داريد ؟کساني که شاعر بودهاند و بعد وارد هيات شدهاند يا بلعكس ؟
با هردو طيف مرتبطم ولي قسمت اعظم شعرها را همان شاعران عزيز ميگويند و الحمدلله بازخورد خوبي هم داشته است و موفق تر بودهاند
به نظر شما جريان نوين مداحان انقلابي براي پيشرفت تا چه حد مديون شاعران انقلابي هستند؟
همانطور که اول گفتگو عرض کردم ابزار مداح شعر است،مايهي مداح شعر است اصلا خوانندههاي موفق هم بخش اعظم موفقيتشان را مديون شعرا هستند .حالا مخصوصا بحث مداحي انقلاب که قطعا همه مداحان مديون شعرا هستند
چقدر مطالعه شعري داريد؟چقدر شعر از حفظ هستيد؟اصلا چرا مداح بايد شعر را در حافظه نگه دارد ؟
عرض کنم که بنده خودم از طرفداران حفظ شعر هستم و اکثر جاهايي هم که به عنوان ميهمان در جمع مداحان رفته ام تاکيد بر حفظ شعرکردهام. چرا که وقتي مداح شعر را حفظ نباشد پنجاه درصد حواسش صرف نگاه کردن به برگهي شعر ميشود و از مستمع غافل ميماند ولي وقتي حفظ باشد تمام حواسش را خرج کار رواني روي مجلس ميكند. بنده تا بتوانم حفظ ميكنم و توصيهام به عزيزاني که تازه شروع کردهاند مداحي را، اين است که تا وقت دارند و سرشان شلوغ نشده حفظ کنند که بسيار به پيشرفتشان کمک خواهد کرد .
مسئله اي که امروز رایج است اين است که گاهي ميبينيم شعري و نغمه اي که شاعر مدتها روي آن کار کرده و با زحمت فراوان به مرحله اجرا در هيات رسيده با يک بار خوانش توسط مداح کنار گذاشته ميشود و به قولي يکبار مصرف ميشود نظرتان را در رابطه با اين مطلب بفرماييد؟
بنده خودم شعرهاي خيلي خوب را چندين بار ميخوانم. اصلا اگر شعر خوب باشد مداح خودش دست برنميدارد، بنده پيش امده شعري را که مال سال قبل بوده و ظرفيت داشته ميبينم که حقش ادا نشده باز هم در جاهاي مختلف ميخوانم .اصلا آفتي که پيش ميآید اين است که توقع مستمع از مداح بالا ميرود و انتظار دارد مداح هر جلسه با يک نوحه جديد بيايد و به نوعي تنوع طلب ميشود .
ايدههاي نوحه ها از خود شماست و شاعران پرورش ميدهند يا از خود شاعران است ؟
هردو صورت هست؛ هم خود ما گاهي ايده ميدهيم هم خود عزيزان. متقابل است .
چقدر قائليد که شاعر از جانب مداح مورد حمايت قرار بگيرد ؟مثلا از نظر معرفي به مستمعين .براي مثال در مداحي عرب رسمياست که مداح وسط خواندن اسم شاعر را اعلام ميکند و مردم به احترام شاعر بلند يا حسين ميگويند .
هم طرفدار اين قضيه هستم وهم خودم عملا اجرا کردهام، حالا شما معنوي و اسمي گفتيد بنده حتي حمايت مالي را حق شاعر ميدانم و روي آن اصرار دارم و تا جايي که وسعم برسد هميشه سعي کردهام اين حرکت حسنه را انجام بدهم؛ ممكن است که خود شاعر اصلا توقع نداشته باشد ولي خود مداح بايستي خودش را موظف بداند که حمايت کند .انشالله که روزي اين رویه فرهنگسازي بشود و مثلا مردم اگر براي شعري گريه ميكنند بدانند زحمت شعر با چه کسي بوده است .
به نظر شما حضور يک شاعر جهت مشاوره به مداح تا چهحد الزاميست ؟خودشما چنين عنصري داريد ؟
اصلا از قديم رسم بودهاست که مداح به محضر شاعر ميرفت و استفاده ميکرد خب اين خودش محاسني داشت .حداقل حسنش اين بود که مداح و شاعر باهم ارتباط نزديک داشتند و شاعر نكاتي را که ممكن بود از چشم مداح پنهان بماند به او ميگفت .خود بنده هم از رفقا استفاده ميكنم؛ از اقاي مهدي جهاندار؛ از اقاي ملكيان، خود شما و بقيه دوستان استفاده ميكنم و الحمدلله برکات زیادی هم داشتهاست .
ظاهرا شاعر خيلي از نوحههاي شما از بچه هاي شعر انقلاب مخصوصا بچه هاي شهرستان ادب يا همان آفتابگردانها هستند، چه بازخوردي از اين بچه ها ديدهايد نسبت به بقيه ؟ميشود نام ببريد؟
عرضم به حضور شما که بنده بيست سال است مداحي ميكنم و يكي دو سال است با اين عزيزان اشنا شدهام، به جرات ميتوانم بگويم که نسبت به بقيه شعرا انصافا يک سر و گردن بالاتر هستند. مخصوصا وقتي که مطالب و مسايل روز را با معارف و ارزشهاي ديني تلفيق ميکنند.
ادم واقعا تحسين ميکند، اغلب اشعار ارايه شده توسط اين عزيزان مثال زدنياست. آقايان رضا سهرابي؛ احمدرضارضايي؛ ميلاد حبيبي؛ مجيد گلدار؛ حميدرضا فاضلي و خانمها بشری صاحبي؛ زينب احمدي؛ زهره زرافشان؛ وخود شما و بقيه عزيزان که وقتي شعري را از اين بزرگواران ميخواهيد ميبينيد که وراي تصورشما کار را تحويل ميدهند.
جريان شعر متعهد را چقدر قبول داريد؟
اگر هنرمندانه بيان بشود خيلي هم عالياست. براي مثال آقاي رضا سهرابي پارسال شعري گفتند که خيلي هنرمندانه مسئله روز را با داستان اماننامه حضرت عباس مرتبط کردند به اين صورت که وقتي اماننامه را آوردند حضرت " نه دستي به عدو داد نه با خصم قدم زد فقط با نگهش تير خلاصي به ستم زد..." که اشاره داشت به اشتباه یكي از مسئولان که با دشمن انقلاب قدم زده بود.
در اخر از اينكه وقت خودتان را در اختيار ما قرار داديد ممنونيم خدا عزتتان را بيشتر کند .
خواهش ميكنم
خوشحال شدم
ياعلي
گفت و گو از رضا شریفی