ارتباط با ما
|
فارسی
|
العربية
|
English
|
Français
شعر
اتاق شاعر
داستان
اتاق نویسنده
نگارخانه
انتشارات
انتشارات
خرید اینترنتی (ادب بوک)
خانه
رادیو
موسیقی
درباره ما
پرونده ها
پرونده کتاب
کتاب روحالله
من پناهنده نیستم
سایه های باغ ملی
گودال اسماعیلی
حوای سرگردان
کجا بودی الیاس
نعلین های آلبالویی
شاه کشی
خط مرزی
بی چشمداشت
شب های بی ستاره
لیلی آذر
بی کتابی
وقت معلوم
همه چیز مثل اول است
عطر عربی
دخیل هفتم
جشن باغ صدری
ویلای کاکایی ها
رمان رمق - مجید اسطیری
پرونده پرتره
پرونده علی اصغر عزتی پاک
هادی حکیمیان
مجید قیصری
حمیدرضا شاه آبادی
محمدحسین شهریار
قیصر امین پور
فردوسی
طاهره صفارزاده
سهراب سپهری
محمدرضا شفیعی کدکنی
نادر ابراهیمی
محسن پزشکیان
رضا امیرخانی
احمد عزیزی
زنده یاد امیر حسین فردی
Gabriel García Márquez
محمود دولت آبادی
حافظ
سیمین دانشور
محمد سرور رجایی
محمدرضا شرفی خبوشان
پرونده موضوعی
ده سالگی شهرستان ادب
شعر کرونایی
بررسی ادبیات در کتابهای درسی
ترانه خوانی
بهترین شعرها روز دختر
امام خمینی و ادبیات
ادبیات کودک و نوجوان
بهترین شعرها برای امام رضا
شعر عاشقانه
رمان معناگرا
ادبیات ضدآمریکایی
ادبیات و فوتبال
ادبیات عاشورایی
رمان فانتزی
ادبیات مقاومت
ادبیات انقلاب
شعر نیمایی
شعر فاطمی
بوطیقا
ادبیات جنگ و دفاع مقدس
پرونده مناسبتی
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
شهید محسن فخری زاده
دیدار شاعران با رهبر انقلاب
برفیه
شعر پاییزی
عاشقان محمد
پرونده بهاریه
رمضانیه
سالنامه شهرستان ادب
شعر انتصار - میانمار
حماسه غواصان شهید، به روایت اهالی ادبیات
نامه هایی به آقای رییس جمهور
پرونده جشنواره خاتم
داستان
نقد و نظر (داستان)
گفتگو (داستان)
کارگاه (داستان)
تازه ها (داستان)
معرفی کتاب (داستان)
تاریخ انتشار
تاریخ انقضا
آخرین بروزرسانی
دارای بیشترین امتیاز
دارای بیشترین نظر
بیشترین مشاهده
تصادفی
عنوان
امروز
دیروز
3 روز
7 روز
30 روز
90 روز
امسال
همه
داستان کوتاهي از داوود غفارزادگان
روايت غلامِ عبيدالله بن زياد
07 آذر 1391 |
17:28
تا آنوقت، آنهمه پول را يكجا نديده بودم! كم نبود. سه هزار درهم! و پشتبندش، وعده وعيدهاي امير عبيدالله. ترس هم بود. آخر من كه يك غلام بيشتر نبودم
سخنرانی علیاصغر عزتی پاک دربارة رمان «وقتی دلی»
یک داستان مؤمنانه و خواندنی
07 آذر 1391 |
16:56
علی اصغر عزتی پاک
انتشارات شهرستان ادب
محمدحسن شهسواری
وقتی دلی
رمان تاریخی
نویسنده طراحی قدرتمندی برای نقل قصهاش داشته. یعنی همهجا آدمها در جنب و جوش و در حال تغییر و تحول هستند. داستان درجا نمیزند و این حاصل طرح قدرتمندی است که نویسنده برای جمله به جملة داستانش فکر کرده و طبق گفتة خودش، بیشتر این کتاب تخیل است.
داستانخوانی علیاصغر عزتی پاک
این نامه به مقصد نرسید
02 آذر 1391 |
12:46
داستان کوتاه عاشورایی «این نامه به مقصد نرسید» داستانی از علیاصغر عزتی پاک است که با صدای خود نویسنده برای سایت شهرستان ادب تهیه و تولید گردیده است. بازنشر آن را به دلیل درخواست گروهی از مخاطبان سایت در این روزهای حماسه و خون مغتنم دانست...
معرفی کتاب «شماس شامی» از مجید قیصری
روایتی متفاوت از واقعۀ عاشورا
30 آبان 1391 |
23:40
معمولاً در ذهن همۀ ما واقعۀ شهادت امام حسین(ع) خلاصه میشود به اتفاقات روز عاشورا و در پی آن وقایعی که برای اهل بیت امام در کوفه و شام رخ داده است و کمتر پیش آمده که به اتفاقات دیگری که قبل و بعد از این حوادث رخ داده بیاندیشیم.
گذر و نظری از علی شاهعلی بر آثار بیژن نجدی
داستانهای ناتمام نجدی
30 آبان 1391 |
15:20
علی شاه علی
بیژن نجدی
یوزپلنگانی که با من دویده اند
دوباره از همان خیابان ها
شايد کمتر نويسندهاي باشد که سالها آهسته و آرام خلق کند و کمتر به چاپ برساند. شايد کمتر نويسندهاي باشد که با يک اثر در زمان حيات و چند اثر بعد از مرگش چنان محکم و ثابت در ايجاد يک جريان، يک سبک و بدعت ادبي تأثيرگذار و ماندگار باشد...
داستان کوتاهی از مجید اسطیری
پیراهن عبدالله
29 آبان 1391 |
11:03
مجید اسطیری
پیراهن عبدالله
داستان عاشورایی
سر صبحانه از ننه پرسيد: «ننه، تو ميري شبه تماشا كني؟» ننه گفت: «نه ننه جان! حوصله ندارم.» بعد از من پرسید: «امسال كي عبدالله میخونه؟». گفتم: «نمیدونم.» پرسید: «کی امام حسین میخونه؟» گفت...
گفتگو با مهدی قزلی
مهمترین درد نویسندگان تنبلی است
26 آبان 1391 |
00:02
روزی که مهدی قزلی را برای گفتوگو درباره تکنگاریهایش دعوت کردیم، نامه اخراجش را از انجمن قلم ایران (به خاطر پرداخت نشدن حق عضویت سالانه) دریافت کرده بود. او یک ساعت قبل از دو بعد از ظهر آمد و دلش میخواست که قبل از ساعت دو غائله خاتمه پیدا کند؛ ت...
روایتی از کتاب کلیله و دمنه
بازخوانی نصیحت کلیله به دمنه دربارۀ شیر
22 آبان 1391 |
18:41
زاغي و گرگي و شگالي در خدمتِ شيري بودند و مسکن ايشان نزديک شارعي عامر. اشترِ بازرگاني در آن حوالي بماند به طلب چراخور در بيشه آمد. چون نزديکِ شير رسيد از تواضع و خدمت چاره نديد، شير او را استمالت نمود و از حال او استکشافي کرد و پرسيد
داستان کوتاهی از محسن کاویانی
چهل سال حسرت
22 آبان 1391 |
10:34
محسن کاویانی
اسمش فرهاد بود ... اهل زور گفتن نبود، ولي حرف زور تو كتش نميرفت. از بچههاي «آبمنگل» بود، كل افتخارش اين بود كه بچّه محل فردينه! فردين اون موقع تازه داشت يه كم معروف ميشد...
حاشیهای بر «آواز بلند» از حسن كيقبادي
جنگی كه به سراغ اهالي شهر میرود
17 آبان 1391 |
18:40
آواز بلند
علیاصغر عزتی پاک
داستان دفاع مقدس
حسن کیقبادی
سوژة داستان، در عين حال که گونهای دفاع مقدسي دارد، به فضاي خط مقدم نزدیک نمیشود. نويسنده پاي جنگ را به شهرهاي غيرمرزي باز كرده است و تبعات آن را بر زندگي مردم ساكن در يك شهر نشان داده است...
صفحه 257 از 264
ابتدا
قبلی
252
253
254
255
256
[257]
258
259
260
261
بعدی
انتها
مطلبی در این بخش وجود ندارد
مطلبی در این بخش وجود ندارد
فراخوان دوره یازدهم آفتابگردان ها
برای سپهبد قاسم سلیمانی
پرونده برفیه
پرونده شعر عاشقانه
پرونده رمان فانتزی