شعری برای باران از قربان ولیئی
26 آذر 1391 |
23:12
باران/
با بی شمار دانه/
تسبیح آسمان./
باران/
ماهور و شور/
موسیقی تنفس روح/
آواز باستانی طنبور/
پاسخ محمدحسین نیرومند به سخنان معاون صدا و سیما
26 آذر 1391 |
22:59
یکی از وظایف اصلی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این است که نیروهای متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و کار آمد را از طریق دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی و از طریق شناسایی نیروهای مستعد به عرصه تولید فیلم و سریال به حوزه تولید معاونت سیما وار...
ترانه ای از حمید درویشی برای عموخلیل
26 آذر 1391 |
21:36
با سکوتش خیلی از حرفا رو گفت
روح جنگلو تکون داد و نموند
تکدرختی که تو ساحلی غریب
با لبای تشنه جون داد و نموند
بی قرار یه قراری شده بود
که یه عمری بود با آسمونا داشت
برای همین یه روزی بی خبر
ما رو با تنهاییا تنها گذاشت
سر سفره های شب نشین...
تفاوت علم و عقل در بیان آیت الله جوادی آملی
26 آذر 1391 |
20:16
گناه, زنجيري است كه به گردن عقل عملي آويخته مي‌شود و او را به بند مي‌كشد، فنّ اخلاق اين نيست كه ما را عالِم بكند آن كار حوزه و دانشگاه است اما كار مسجد و حسينيه اين است كه ما را عاقل كند يعني «ما عُبد به الرحمن واكتسب به الجنان» را زنده ك...
دانش‌آموزان به نویسندة داستان «آواز ابابیل» نامه می‌نویسند
26 آذر 1391 |
20:07
به گفتة آقای حاتم فعله‌گری، از فعالان فرهنگی در شهرستان پیشوا، 150 تن از دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستان‌های نمونه‌دولتی فردوسی (پسرانه) و سمیه (دخترانه)، به پیشنهاد معلم ادبیات خود، آقای حسین قرایی قصد دارند به مجید پورولی کلشتری، نویسندة رمان &laqu...
قاسمعلی فراست و ناصر هاشم زاده از اقتباس ادبی می گویند
26 آذر 1391 |
19:50
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی بنیاد ادبیات داستانی، چهارمين جلسه از سلسله نشستهای تخصصی «سرای داستان» با محوریت بررسی اقتباس سینمایی رمان «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» نوشته «كن كيسی&raq...
غزلی از سیروس مرادی برای مرحوم خلیل عمرانی
26 آذر 1391 |
09:28
لب مبند از سخن اي دوست! که بي بال و پرم/
آسمان خم شده روي غزل ِ در به درم/
شعله شعله دلت از هرم غزل مي سوزد/
چه خليلانه که در آتشي و بي خبرم
داستان کوتاهی از مهدی بنائیان
25 آذر 1391 |
17:01
مرد دور خودش مي‌پيچيد و غر مي‌زد. او را که ديده بود از روي جوي آب بلندش کرده و انداخته بود روي صندلي عقب. زن هن‌هن کنان آمده بود کنار ماشين. نتوانسته بود از روي جوی رد شود؛ رفته بود تا پل کمي آن طرف‌تر. کيف شکل هاجش را پرت کرده بود روي صندلي و توپيده...
زمزمة چند غزل از اصغر حاج‌حیدری و یادی از او
25 آذر 1391 |
15:52
دردا و دریغا که این‌روزها بر دل شعر انقلاب داغ‌ها مکرر می‌شوند و گل‌های این باغ پُرثمر یکی در پی دیگری بر خاک می‌افتند. هنوز اشک چشم‌هایمان از فراق خلیل عمرانی خشک نشده است که باید حیران، با یاد گلی دیگر به سوگ بنشینیم.