شهرستان ادب به نقل از خبرگزاری آنا: بخش قابل توجهی از بار محتوایی یک مراسم مذهبی بر دوش شعر و آفریننده آن یعنی شاعر است. بلافاصله بعد از برگزاری آیینهای مهم مذهبی در هیئتها خصوصاً در ماه محرم اشعار خواندهشده توسط مداح در قالبهای مختلف صوت و تصویر منتشر میشود و در دسترس علاقهمندان در مناطق مختلف کشور قرار میگیرد.
فراگیر بودن و مخاطبان زیاد باعث شده تا حساسیتها بر ارزش ادبی اشعار آیینی، محتوا و مضمون این اشعار بیش از گذشته باشد تا اشعار در بهترین کیفیت در مجالس مذهبی مورد استفاده قرار گیرد.
برای بررسی شعر آیینی و شعر هیئت به سراغ محمدرضا وحیدزاده شاعر جوان و قائممقام دفتر شعر شهرستان ادب رفتیم؛ او کتاب «ای نشسته صف اول» را تدوین کرده است. کتابی که شامل مجموعه اشعار اجراشده در سالهای گذشته و به مناسبتهای مختلف توسط میثم مطیعی است.
در ادامه، گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با وحیدزاده را درباره مختصات شعر آیینی و هیئت میخوانید.
ابتدا درباره شعر آیینی یعنی شعری که در هیئتهای مذهبی توسط مداح خوانده میشود توضیحاتی بفرمایید.
تعریف من مقداری با تعریف شما متفاوت است. ما به آن چیزی که شما گفتید میگوییم «شعر هیئت» و «شعر آیینی» را بیشتر همان شعری میدانیم که در مجالس خوانده میشود و شکل رسمیتری دارد و از همان قالبهای مألوف شعر فارسی مثل غزل، رباعی یا مثنوی استفاده میکند و حتی به شکل مکتوب هم چاپ میشود؛ یعنی معمولاً شعر هیئت کمتر بهصورت کتاب در یک مجموعه مستقل چاپ میشود، البته نمونههایی وجود دارد ولی معمولاً متداول نیست. از سوی دیگر اتفاقاً شعر آیینی متداول است که بهصورت کتاب چاپ شود البته مخاطب هر دوی اینها، مخاطب در مجلس است حالا در موقعیتهای مختلف. خیلی از این اسامی و نامگذاریها هم اعتباری است یعنی اینکه یک فرهنگستانی این اسامی را انتخاب نکرده، این نامگذاریها در طول سالها، در کاربرد عمومی و به کار گرفته شدن از سوی شاعران، اهالی ادبیات و مخاطبان جای خودش را باز کرده است.
پس خیلی تعاریف مشخصی ندارند و مسلماً مرزهای مشخصی هم ندارند.
حتی ممکن است جابهجا هم استفاده شود، کلمات خیلی مرزهای مشخصی ندارند که بشود با قطعیت از هم جدایشان کرد. عموماً به شعری که همراه با یک موسیقی یا نغمه خاصی سروده میشود و برای خوانده شدن توسط یک مداح یا یک ذاکر برای موقعیتی خاص در مجلس اهل بیت(ع) سروده میشود، شعر هیئت میگویند و به شعری که معمولاً خود شاعر آن را میخواند، مثلاً در بخشی از مجالس خاص، ممکن است هیئت یا غیر آن باشد برای ارتباط مستقیم با مخاطب است، گاهی هم بهندرت مداحان و ذکران آن را زمزمه میکنند، نه به همراه نغمه و موسیقی خاصی، بیشتر به همان صورت آوازی زمزمه میکنند ولی بیشتر برای این گفته شده که شاعر آن را در جلسهای ارائه کند، امکان چاپ هم دارد. ما به این نوع از شعر میگوییم شعر آیینی که عموماً در مدح و منزلت و مراثی اهل بیت(ع) است. شاعران خوبی داریم در این زمینه، هم شاعرانی داریم که در موضوعات مختلفی کار میکنند، در این زمینه هم آثار خوب و ماندگاری خلق کردهاند، هم شاعرانی که بیشتر در همین حوزه متمرکز شدهاند.
آیا هر شاعری میتواند شعر آیینی بسراید؟ شاعر چه چیزی باید داشته باشد یا چه چیزهایی را برای این نوع سرودن شعر باید رعایت کند؟
ما فکر میکنیم که اولاً شعر آیینی بخش کوچکی از شعر مذهبی و شعر مکتبی ماست و همه شعر مکتبی ما نیست. برای اینکه ما دین را یک امر جامع و ذوابعاد و چندساحتی میدانیم که برای همه حالات و آنات زندگی آدمی برنامه دارد. ممکن است لحظهای شاد باشیم یا لحظهای غمگین باشیم، لحظهای در یک موقعیت خاص باشیم، گاهی ممکن است با افراد مختلفی در ارتباط باشیم، با خانوادهمان با ظالم یا با مظلوم، همه اینها در واقع ساحتهای مختلف زندگی ماست که شاعری که یک شاعر مکتبی واقعی باشد و شعر با جان او گره خورده باشد، طبیعی است در حالات مختلف شعرهای مختلفی دارد.
این رویکرد اصلاً چیزی نیست که بشود برای آن بخشنامه یا دستورالعمل صادر کرد، آن شاعر ممکن است یک غزل عاشقانه عاطفی برای همسرش یا اعضای خانوادهاش داشته باشد، ممکن است در یک موقعیت سیاسی که خودش برانگیخته شده و قصد برانگیختن دارد، شعر سیاسی بگوید. در موقعیتی که مثلاً سوگ یا اندوه است، حتماً یک شعر اندوهناک میگوید و در واقع شعر مجلسی به این معنا هم به نظر ما ساحتی از مکتب است. ما در ایام خاصی مثل محرم و صفر بیشتر عزادار هستیم روزهایی در هفته یا ماه که در مجالس عزاداری شرکت میکنیم، در آن حال احتمالاً بیشتر در موقعیت مدح و مرثیه هستیم و اگر شاعری، شعر با جانش گره خورده باشد، طبیعی است که برای این ساحات و حالات زندگی خودش هم شعر داشته باشد.
چگونه میشود به یک شعر آیینی خوب رسید؟
باز هم باید همان خط را ادامه دهم و عرض کنم که هر چه جان شاعر بیشتر با این موضوعات گره خورده باشد و بیشتر از اهل بیت(ع) بخواند و یاد کند، شعرش عمیقتر خواهد بود. شاعر هر چه بیشتر از مصائب و رنجهایی که بر ائمه رفته و بیشتر بر هدفی که آنها در زندگی داشتند، هر چه بیشتر جانش با اینها گره خورده باشد و دانش و عواطف خودش را بیشتر در این جهت جلو ببرد، احتمالاً شاهد آثار درخشانتری از او خواهیم بود.
مرز باریکی بین هیئت سیاسی و هیئت سیاستزده وجود دارد. بخش مهمی از محتوای هیئت هم شعر است حالا این شعر باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا مرز هیئت سیاسی و سیاستزده عبور نکند؟
به نظرم خیلی سؤال دقیق و مهمی پرسیدید؛ پاسخ دادن به آن کار سادهای نیست. چیزی که به ذهن من میرسد، باز هم استعانت از اهل بیت(ع) و گره خوردن جان ما با سیره اهل بیت(ع) است که مرز و راه را برای ما مشخص میکند. اهل بیت(ع) خودشان سیاسیترین رفتارها را داشتند و در زندگیشان شاهد روایتهای سیاسی متعددی هستیم و هر کدام هم به طریقی و به اقتضای دوره خودشان در شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاصی که آن برهه از زمان داشته با سیاست گره خوردهاند و شما اصلاً نمیتوانید از اهل بیت(ع) دم بزنید و وارد مسائل سیاسی نشوید.
چطور میتوان روی این لبه تیز حرکت کرد؟
مرزش اینجاست که باید ببینیم خط را آنها چه تعیین کردهاند و از خود آنها الهام گرفته و بیاموزیم و در خط همانها حرکت کنیم. اگر دقیق شویم و در آموزههای اهل بیت(ع) غور کنیم، میفهمیم مرز سیاستزدگی، جناحبازی و سیاسیبازی با عملکرد سیاسی صحیح، متعهد بودن و موضع درست داشتن کجاست که من فارغ از جناحهای مختلف، فارغ از بازیهایی که الآن در فضای سیاسی هست، آنجایی که حرف حق است، آنجایی که باید از مظلوم دفاع کنم، فارغ از اینکه با چه کسی درگیر میشوم و چقدر برایم هزینه دارد، هر جا که احساس میکنم حرف حقی هست، هر جا که احساس میکنم بیعدالتی رخ داده و لازم است الآن من کُنش داشته باشم در برابر اتفاقات پیرامون خودم، اعم از اجتماعی و سیاسی، آنجا با استعانت از سیره اهل بیت(ع)، تکیه بر مکتب اهل بیت(ع) میتوانید خط صحیح را مشخص کرده و راه حق را پیدا کنید. به هیچ عنوان ادعا نمیکنم که من یا دوستانم در این خط هستیم ولی همیشه تلاشمان بوده که خودمان را به آنها نزدیک کنیم و سعی کردهایم خودمان را با متر و معیار مکتب اهل بیت(ع) تنظیم کنیم. من فکر میکنم مرزش اینجاست.
تشکیل انجمنهای ادبی تخصصی شعر هیئت چه تأثیری بر شاعر و شعر آنها در این حوزه میتواند داشته باشد؟ چه گامهایی در این رابطه برداشته شده است؟
راجع به تشکیل انجمنهای ادبی، برداشت من این است که هر کاری به تخصصی نیاز دارد و هر کاری را باید جدی گرفت. اگر من سیاستمدار هستم باید بهدرستی دانش آن حوزه را هم داشته باشم و تجربه لازم را در آن حوزه کسب کنم. اگر دارم کار اقتصادی میکنم باید دقایق و جوانب کارم را بلد باشم. اگر ورزشکار هستم باید سعی کنم وقت بگذارم برای کارم و سعی کنم پرچم کشورم را بالا نگه دارم. اگر هم دارم کار ادبی و هنری میکنم، نباید آن را سرسری بگیرم و فکر میکنم این نقطه و تنگهای که به من سپردهاند، مهمترین جایی است که الآن دست من است و باید همه تلاشم را برای درست انجام دادنش به کار بگیرم. یکی از کارها، همین تشکیل انجمنهاست.
انجمنها در واقع جمعهای تخصصی است که میتواند به شاعران جوان و حتی شاعران پیشکسوت کمک کند. شاعر هیچگاه از آموختن و تجربه اندوختن و فراگیری بینیاز نیست و همیشه به این موضوعات نیازمند است. این انجمنها میتواند به شاعرانی که در مسیر رشد هستند کمک کند و مسلحشان کند به دانش و تجربه دیگران؛ یعنی در انجمنهای ادبی، دانش، تجربه و حتی احساسمان را به اشتراک گذاشته و به همدیگر برای رشد بیشتر کمک میکنیم. انجمنهای ادبی در واقع تخصصی دیده شدن آن کار ویژهای است که به ما سپرده شده که در اینجا همان کار شعر و ادبیات است و بنا بر این است که در این جمعها با گردهمایی افرادی که بهطور تخصصی در حال فعالیت هستند همافزایی داشته و یکدیگر را تقویت و کمک کنیم. آن وقت آثار ارتقا پیدا میکند و بههرحال شاعر در مسیر بهتر، با شتاب و سرعت بیشتری حرکت میکند. میشود گفت انجمنهای ادبی نقش شتابدهندگی به ذوق و توانمندی ادبی شاعران را دارند.
تعداد هیئتهایی که اقدام به برگزاری مراسم میکنند، خیلی زیاد است و بسیاری از این هیئتها شاعران مخصوص به خود را دارند. این انجمنهای ادبی نمیتوانند در داخل هیئتها برقرار شوند؟
هر دو حالتش ممکن است. ممکن است شاعری که در هیئت کار میکند و با ذاکران و مداحان در ارتباط است و با اتصال خودش به انجمنهای ادبی در غنای بیشتر کار خودش بکوشد. او سعی میکند نواقص کار خودش را در آن انجمن ادبی رفع کند. سعی میکند کار خودش را ارتقا دهد که بعداً بتواند نتیجه و بهرهاش در هیئت استفاده شود و آنجا خودش را نشان دهد.
ممکن است اصل فعالیت شاعر در هیئت باشد، آنجا زحمت میکشد و برای مداح شعر میگوید و حضور فعال دارد ولی به لحاظ اینکه رشد ادبی هم داشته باشد و خودش را از لحاظ فنی هم بالا بکشد، حضوری پررنگ در یک انجمن ادبی داشته باشد. هم این مقدور است، هم اینکه به قول شما همان شعرای خاص یک هیئت، انجمنی تشکیل بدهند؛ مثلاً ممکن است هیئتی خیلی فعال باشد و چند شاعر فعال و پرکار داشته باشد، همانها میتوانند خودشان جمع شوند، یک انجمن و حلقه تشکیل دهند؛ چنانکه من تجربه هر دو را دارم و خدمتتان مثال هم میزنم.
شاعران هیئتها میتوانند دور هم جمع شوند و ضمن اینکه همافزایی میکنند، حتی ممکن است کارشناس دعوت کنند، حتی ممکن است به محضر استادی برسند و باز هم از این طریق در جهت تقویت خودشان تلاش کنند. اینها چیزهایی نیست که حد و مرز داشته باشد و بگوییم حتماً باید این باشد یا باید آن باشد. مهم این است که کارمان را جدی گرفته و برایش ارزش قائل شده و وقت بگذاریم و هر روز سعی کنیم یک گام به جلو آمده و درجا نزنیم. الآن انجمنهای ادبی زیادی هست، چهارشنبههای شهرستان ادب، آقای حدادیان سالها آن جلسات «روشنا» را داشتند و الحمدلله چند جمع خوب دیگر هم دارد در سطح تهران برگزار میشود که من دیدهام آدمهای مختلفی در این جلسات شرکت میکنند.
ممکن است کسانی باشند که در موضوعات آزاد فعالیت میکنند، یا کسانی که تخصصی دارند در شعر هیئت یا شعر آیینی کار میکنند و سعی میکنند بهره خودشان را از این انجمنها ببرند. در کنارش مثلاً در هیئت میثاق با شهدا، آن گروهی که در بخش شعر و نوحه دارد کار میکند، الآن یک کارگروه مشخص است که بعضاً جلسات منظمی هم در طول سال داشته، حتی من هم توفیق داشتم و در بعضی از جلسات این دوستان شرکت میکردم و به من لطف میکردند که اگر کمکی از دست بنده برمیآمده در جمع آنها باشم. لذا خیلی شکل ثابت و مشخصی ندارد، مهم این است که بتوانیم این کار را به شکل بهتری انجام دهیم.
برخی اشعار در هیئتها و مراسم اهل بیت(ع) خوانده میشود که در شأن جلسه نیست. نمونههای اخیر این نوع شعرها بازخوردهای منفی زیادی در فضای مجازی به همراه داشت. وظیفه شاعر در جلوگیری از این نوع شعرها چیست؟
اتفاقاً اگر شما به همان خطی که حضرت آقا در این سالها در دیدار با شاعران، بهویژه در دیدار با مداحان پی گرفتند، نگاهی حتی گذرا بکنید، میبینید که از تأکیدات مکرر حضرت آقا، توجه به مسئله نقد بوده است که شما نقد را جدی بگیرید، شعرتان را نقد کنید، از محضر اساتید استفاده کنید، در انجمنهای ادبی شعرتان را در معرض نقد قرار دهید.
در واقع رهبر انقلاب حتی با آن جلسه نیمه ماه مبارک رمضان و نحوه اداره آن جلسه، این تذکر را همیشه به جماعت شاعر دادهاند که مسئله اصلاح، پرورش و تربیت ذائقه ادبی خودش یک مسئله بسیار مهم است. متأسفانه این یک واقعیت است که خیلیها، حالا نمیگویم همه ولی خیلی از شاعرانی که در هیئت فعالیت میکنند، به خاطر بازخوردهای خوبی که میگیرند و به خاطر گستره مخاطبانی که دارند و به دلیل اینکه خیلی زود به مقصود میرسند به آن توجه نمیکنند. شاعر امشب شعر میگوید، فردا در حضور جمع کثیری از مخاطبان این شعر عرضه میشود، بهخاطر این ویژگیها بعضاً کمتجربهترها و جوانترهایشان یک احساس استغنا پیدا میکنند. حالا شاید بین کسانی که باتجربهتر باشند این مسئله دیده نشود. این باعث میشود این نگاه اشتباه حاکم شود که ما شعرمان را میگوییم، مداح هم به راحتی آن را روی نغمهای قرار میدهد و میخواند، مخاطبان هم خیلی استقبال میکنند و اینگونه خود را از نقد بینیاز میدانند. در برخوردهای حضوری و برخوردهای چهره به چهره هم دیدهایم که متأسفانه بعضیهایشان خیلی علاقهای به شرکت در جلسات نقد ندارند و حتی تاب نقد را هم ندارند؛ یعنی حتی اگر در یک جمع خصوصی هم نقدی به آنها وارد شود، خیلی پذیرا نیستند.
شعری که برای یک هیئت خوانده میشود هم به نقد احتیاج دارد؟
الآن درباره شعر صحبت میکنیم اما هر کسی در هر زمینهای اگر بیتوجه به نقد کار کند، به بازخوردها توجه نکند، سعی نکند خودش را ارتقا داده و اصلاح کند و از محک چند نگاه باتجربهتر و چند زاویه دید متفاوتتر کار خود را بررسی نکند، حتماً دچار آسیب و خدای نکرده در ادامه، فساد میشود. در واقع به لغزشگاههایی میافتد که تبعاتش دامن همه جامعه را میگیرد و میبینیم که حتی تا سوژه رسانههای بیگانه و مغرض شدن هم پیش میرود و خلاصه دودش در چشم جامعه میرود.
موضوع نقد، موضوعی جدی است و نباید از آن غافل شد. مثلاً اگر این اشعار سبک که اخیراً خبرساز شدند، پیش از این در جمعهای باتجربهتر و فنیتر ارائه میشد، حتماً با پیشنهادات و انتقاداتی که به آن میشد، میتوانست نگاه آن شاعر را تغییر داده و اصلاح کرده و از این شعر سطحی و غیرقابل دفاع دورش کند.