شهرستان ادب: همزمان با زادروز نیما یوشیج شاعر بزرگ نوگرا و در تازهترین مطلب از پرونده شعر نیمایی شما را به خواندن یک نامه خواندنی و کوتاه از کتاب «نامههای همسایه» این شاعر بزرگ دعوت میکنیم:
عزیزم!
خلوت اختیار کردهاید و کار میکنید، این توفیقی است هنگامی که با عمل پیوسته باشد. غالباً در شرح حال نویسندگان و شعرا خواندهاید، یا در پی نصایح آنها رفتهاید که خلوت را میستایند. اما این شیوهای برای شهرت است، راهیست برای تجارت که هنر خود را متاع آن قرار میدهند. در قفسه میچینند و مسطورهی آن را به مردم میدهند و رو پنهان میکنند...
اما برای شما این کار از روی صدق و صفاست. من از حالت شوریدگی که دارید و میکاوید که چیزی را پیدا کنید و همیشه میگویید این آن چیز نیست، مطلب را بخوبی دریافتهام. چون هیچ تعصب از روی خودخواهی در شما نیست، پیدا میکنید.
دعای خیر و برکت من همیشه بدرقهی کار شما خواهد بود. با آنکه در نوشتن کاغذ بسیار تنبلم مضایقه در کار نیست، به من کاغذ بنویسید، در سایهی درختهای آن دهکدهی قشنگ، و به شهر بفرستید. من برای شما جواب خواهم نوشت. روزی همهی اینها در نزد شما کتابی میشود. بدون طمأنینه و طمطراق مطالبی را در آن خواهید یافت که در بسیاری جاها نیافتهاید.
نیما یوشیج دوست مخلص شما هم همینطور بوده است، وقتی که میخواست شاعر باشد، و پس از آنکه در سر زبان ها افتاد خلوت خود را از دست نداد. از همین خلوت تن، به خلوت دل می توان رسید.
منتظر توفیق بیشتر شما هستم.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز