شعری از پانتهآ صفایی بروجنی
به دنیا آمدی، آیا همین تاریخ را بس نیست؟
17 اسفند 1393
16:25 |
3 نظر
|
امتیاز:
4.25 با 8 رای
شهرستان ادب: پانتهآ صفایی بروجنی، از شاعران جوان موفق است که بیش از هرچیز، او را با غزل معروف و قدیمیاش «دیشب کسی مزاحم خواب شما نبود؟» میشناسند. او شاعر برگزیدهی چهارمین جشنوارهی شعر فجر است و تاکنون پنج مجموعه شعر از وی منتشر شده است:
خوش به حال آهوها – سال 86 : نامزد کتاب سال شعر جوان، نامزد کتاب سال زنان و اثر برگزیدهی دومین دورهی جایزهی ادبی «گام اول» در حوزهی شعر کلاسیک بزرگسال.
گریههای حوا – سال 86 : مجموعه شعرهای آیینی او، نامزد جایزه قلم زرین و نامزد کتاب سال زنان.
دیشب کسی مزاحم خواب شما نبود؟ - سال 88 : راهیافته به مرحلهی دوم دهمین دورهی جایزهی کتاب فصل.
از ماه تا ماهی – سال 89 : نامزد دریافت کتاب سال شعر جوان در بخش کلاسیک در سال 90.
روزهای آخر آبان – سال 90
شعر زیر به مناسبت ایّام شهادت حضرت زهرا(س) از این شاعر، تقدیم میشود:
نه مثل هیچ کس، مثل کسی که مثل هرکس نیست
به دنیا آمدی، آیا همین تاریخ را بس نیست؟
همین بس نیست تا قدر تو را تاریخ بشناسد؟
برای قدردانی از تو، آیا بودنت بس نیست؟
که چشمان تو خورشید است و دستان تو تابستان
شبیهت آفتابی زیر این طاق مقرنس نیست
و بر چادر نمازت ابرهای موسمی جمعند
چه غم ای ماه، اگر پیراهن سبز تو اطلس نیست؟
علی را ﻻاقل یک چاه میفهمید، امّا تو...
بمیرم، هیچکس بانوی من! مثل تو بیکس نیست!
بمیرم، هیچ جای آسمان و خاک یک طاووس
چنین بال و پرش آزردهی منقار کرکس نیست!
بفرما نور چشمت بازگردد بانوی مهتاب!
که غیر از چشمهایش راه برگشتی به مبعث نیست
بگو، لبها به لبّیک تو آمادهست، لب بگشا
که پیشت شهر، پیش از این اگر کر بود، ازین پس نیست
بگو، صدها انار سرخ روی شاخه بیدارند
محبّت در دل ما دیگر آن بادام نارس نیست