شعر امیر سلیمانی در رثای حضرت زهرا
به جای ابر خدا، هالهای سیاه
13 اسفند 1394
23:44 |
1 نظر
|
امتیاز:
4.78 با 9 رای
همزمان با ایام فاطمیه و در پروندۀ شعر فاطمی شهرستان ادب، شعری تازه میخوانید از «امیر سلیمانی» از شاعران آیینی موفق زنجان و از اعضای دورۀ تکمیلی آفتابگردان ها، در رثای حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
شبیه ظلمت آن لحظهای که ماه بگیرد
قرار شد نفس خانه رنگ آه بگیرد
به قهر آمده آن کس که غصب کرده فدک را
رسیده راه ببندد رسیده راه بگیرد
خیال کن که دری غرق آتش است و هوا را
به جای ابر خدا هالهای سیاه بگیرد
و از هجوم لگدهای ممتدی که به در خورد
در آمده است که در سایهاش پناه بگیرد
بلند شد که همان میخ را که رفت به پهلوش
میان معرکۀ کوچه تکیه گاه بگیرد
چرا نشسته حسن، او چه دیده است خدایا؟
سکوت کرده که غم را مگر گواه بگیرد
مباد مادر خانه میان بسترش افتد
مباد همسری از همسرش نگاه بگیرد
اگر نبود دعاهای آخرین لحظاتش
قرار بود زمین را فقط گناه بگیرد
*
چگونه بی تو بماند میان این همه غربت
مگر که بغض علی را گلوی چاه بگیرد