شهرستان ادب: در تازهترین مطلب از پروندۀ رمان فانتزی، یادداشتی میخوانیم از لیلا امانی که نگاهی آسیبشناسانه از منظر دینی به دنیای فانتزی امروز داشته است.
مشابهت و همگونی اسطورهها و موجوداتی که در ادبیات فانتزی محلّ مناقشه قرار میگیرند، دارای صفتها و خصوصیاتهایی هستند که در بررسی کتاب و فیلم و انیمشنهای فانتزی از جامعیت ساختاری برخوردار است که نشان دهندۀ الگوگیری و همنشینی اسطوره در ادبیات فانتزی به مفهوم عام است. در این یادداشت، سعی بر آن است که ریشۀ اصلی ادبیات فانتزی در حوزۀ دین مورد بررسی قرار گیرد.
از هبوط انسان بر روی کرۀ زمین تا امروز، افسانهها و اسطورههایی در مورد ارتباط انسان با عالم ماوراء شکل گرفت. انسان در پی کشف دنیا بود تا به مفهوم خویشتن دست پیدا کند؛ بنابراین جستوجو و کشف دنیا آغاز شد. بر طبق دستنوشتهها، لوحنوشتهها و الواح گِلی عیلامی انسانها توانستهاند با ماوراء ارتباط برقرار کنند و اکتشافات مهمّی چون ذوب آهن، روشن نگهداشتن آتش و طریقۀ درست کردن وسایل نظامی را یاد بگیرند. بر اساس تعاریف اقوام و ملل، این موجودات ماورایی در طول هزاران سال وجود داشتهاند و دانش مدرن امروزی از آنها بهعنوان موجودات فضایی نام برده که به انسان علم و دانش یاد دادهاند و در بازۀ زمانی خاصّی، ارتباط با انسان تقریباً قطع شدهاست.
خداوند در قرآن کریم و کتابهای دیگر ادیان الهی، همواره از فرشتگان، جنّیان و دیگر موجودات مسخّر نام بردهاست که وسیلۀ ارتباط انسان با ماوراء بودهاند. نصّ صریح قرآن کریم در اشاره به این موارد چنان گستردهاست که ذهنیت را به این سمت گرایش میدهد که این موجودات پذیرفتنی هستند و محلّ تردیدی وجود ندارد؛ زیرا لازمۀ اعتقاد به دین، پذیرفتن این امر است و دیدگاه ماتریالیستی محلّ اعتنا نیست.
بر اساس روایات و مستندهای متواتر دینی، خداوند هیچ قومی را بدون پیشوای دینی به حال خویش رها نکردهاست و اولیای الهی همواره مردم را به یکتاپرستی دعوت میکرده و از عالم ماوراء و غیب سخن میگفتهاند. همچنین برای تقرّب انسان به خدا، فرشتگانی چون جبرئیل و میکائیل، فرشتگان بشارتدهنده بودهاند و فرشتگان عذاب نیز مأموریتهایی را برای اقوام داشتهاند. با این تفاسیر، از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب کرۀ زمین، حضور انبیا و اولیای الهی در مناطق قابل سکونت انسان کتمانناپذیر است.
امروزه در ادبیات فانتزی، این مستندات دینی به شکلی کاملاً متفاوت برای تغذیۀ اذهان بشری مورد استفاده قرار گرفتهاند و میتوان رسوخ استعماری صهیونیستی را در این شکل از ادبیات مشاهده کرد.
حال چرا صهیونیستها این نوع ادبیات را برای القای مفاهیم خاصّ و ضدّدین خود مورد استفاده قرار دادهاند؟ سود و ماحصل استفاده از این دیدگاه دینی در فیلمها و کتابهای غربی چیست؟ اینکه فرشتگان مقرّب الهی سقوط کردهاند، یا دیگر موجودات وارد بُعد زندگی انسانها شدهاند و حوادث و شگفتیها میآفرینند و حیرت را بر دیده مینشانند.
در کتابها و رسانههای بصری وجود دو نیروی خیر و شر مشهود است، امّا آنچه که در میانۀ این دو قرار میگیرد، محلّ گسترش دنیای فانتزی است. راهی را به مخاطب القا میکنند که نه راه درستی است و نه راهی نادرست؛ بلکه چیزی برخلاف واقعیت است و در اصل، همان ناپاکی و سیاهی است که انسان را به ورطۀ نابودی میکشاند و با جلوههای بصری تزئین شدهاست. تمام ادبیات فانتزی از آنجایی که به نحوی از انحاء از دین مسیح، یهود، اسلام، بودایی، میترایی تغذیه میکند و اسطورههای این ادیان، جلوه بصری پیدا میکنند، در راه خیر سرمایهگذاری نمیشوند، بلکه جامعیت شر و شیطانلعابی معقول دارد. این موضوع، چکیدۀ پروتکل اصلی صهیونیسم در تلمود است که در ادبیات فانتزی رخنه کردهاست.
بهترین نمونههای امروزی تولید شده در حیطۀ انیمیشن فانتزی که با قدرت تمام در حال تقویت این پروسههاست، انیمیشنهای ژاپنی است که در آن خدایان از میان مردم برخاستهاند و به خونریزی و خونآشامی مشغول هستند.
با این اوصاف، وظیفۀ نویسندگان دینی کشورهای اسلامی چیست؟ آیا باید در برابر این نوعی ادبیات بصری که محتوای فیلمنامههای آنها چیزی جز رذالت اخلاقی نیست سکوت کنند، یا به مقابله برخیزند؟ این مقابله باید چگونه باشد؟ آیا باید از عدم آگاهی مردم از این نوع ادبیات که از آن استفاده میکنند، ولی با آن آشنایی ندارند سوء استفاده کرد و کتابهایی نوشت که در آن خونآشامها در تهران مشغول خوردن چیبس و ماست هستند و به ولنگاری روز میگذرانند و چنین فرهنگی را ترویج داد؟ یا از اسطورههای دینی اسلام بهره برد و سعی کرد خصایص اخلاقی را در قالب بهتری که مورد پسند نسل جوان است، قرار داد؟
وقت آن فرا رسیدهاست که از دین رحمت و مودّت بهره گرفت و در برابر اهریمن بهپاخاست.
در وهلۀ اوّل، نویسنده باید آشنایی کامل با دین اسلام داشتهباشد و اصول را یاد بگیرد؛ زیرا نوشتن آثار بیارزشی که برداشتی آزاد از دین دارد، در همان مسیر اهریمنی قرار میگیرد و دور تکراری را باعث میشود. دین اسلام در حیطۀ فانتزی مدرن، مفاهیم عمیقی را دربردارد که فقط همّت و ارادۀ اهل فن را میطلبد تا در برابر این سیل اهریمنی و رذالتهای اخلاقی چون سدّی محکم قرار بگیرد.