شهرستان ادب: در سومین مطلب جدید از پروندهپرتره شهریار، شما را به خواندن یادداشتی از سرکار خانم «لیلا حسیننیا» دعوت میکنیم :
سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار شاید مردمیترین شاعر روزگار ما باشد. شاعری که ناخودآگاه جمعی ایرانیان او را «استاد» خطاب میکند همانطور که فردوسی را حکیم و سعدی را شیخ و حافظ را خواجه خواندهاست. استاد شهریار اما از بُعد ویژهای وارد روح و جان ایرانیان شدهاست. در حقیقت شهریار با ارادت ویژهای که به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) داشته، جایگاه خود را در دل و جان مردم باز کردهاست شهریار برای من، مترجم ارادت و عشق به علی بن ابی طالب (ع) است. من با او علی(ع) را شناختم در همان سه چهار سالگی وقتی پدرم «علی ای همای رحمت» را کلمه کلمه در ذهنم میکاشت. عموم مردم ایران که روح و جانشان در گرو محبت به امیرالمؤمنین (ع) است هم شاید چنین نگاهی به شعر «علی ای همای رحمت» داشته باشند. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم که شهریار شیعهترین شاعر تاریخ ادبیات فارسی است. من بیشک ناقض جایگاه بلند و تاثیرگذار فردوسی در آن کشمکش تاریخی با سلطان محمود غزنوی نیستم که کتمان چنین حقیقتی سنگ انداختن بر آفتاب است و میدانم که رودکی آدمالشعرای شعر فارسی شاید به جرم علوی بودن نابینا شدهاست. از جایگاه بلند کسایی و دردهایی که ناصرخسرو قبادیانی در پاکدینی تحمل کردهاست آگاهم. اما هیچ شاعری به اندازه شهریار نتوانسته اشعار آمیخته به محبت ولایت را وارد روح و جان مردم کند. معجزه سید تبریزی در همین نکته است، در همین که شعر آکنده به ارادت شیعیاش در افواه عموم جاری است. هرچند که شهریار در جا به جای اشعارش یاد حادثه بزرگ عاشورا و قیام سیدالشهداء (ع) را زنده نگاه داشته اما ارادت او به حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) بسیار برجستهتر است. ارادات شهریار به علی (ع) از شعر « علی ای همای رحمت » بر سر زبانها افتاد. چنان که مردم هنوز هم داستانهای مربوط به سرایش این شعر را سینه به سینه نقل میکنند. اما پیشکش او به فاتح خیبر تنها همین یک شعر نبوده است. در دیوان شهریار منظومه ای چون «شب و علی» وجود دارد. این شعر که بخشی از «سمفونی شب» شهریار محسوب میشود ابیاتی دارد که از همهگیرترین شعرهای معاصر محسوب میشود. بیتهایی چون: « علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سر الله است» و در ادامه « ناشناسی که به تاریکی شب میبرد شام یتیمان عرب پادشاهی که به تاریکی شب می برد شام یتیمان عرب » بیشک درخشانترین و مشهورترین بیت این مثنوی را باید این بیت دانست: « در جهانی همه شور و همه شر ها علیٌ بشرٌ کیف بشر» اما از میان تمام شعرهای شهریار برای حضرت علی، من «علی و دنیا» را بیشتر میپسندم که کمتر دیده و شنیده شدهاست، جایی که دنیا در قامت یک زن به اغوای علی برمیخیزد: «علی به باغ فدک بیل زارعان بر دوش چنان که چوب شبانان عصاست با موسی» هرچند مثل بسیاری از شعرهای شهریار باید چند بیت از اواسط و اواخر شعر را نادیده گرفت؛ اما آنجا که شهریار در قامت یک شاعر مداح، یک شاعر تصویرساز، و در یک کلام، یک شاعر کامل به این دو بیت میرسد: «دوباره بیل علی شد بلند و میدانی به گوش دیو چه میگفت با زبان صدا برو به کار خود ای دون که در دیار علی به عالمی نفروشند مویی از زهرا» با فورانی از احساس و اندیشه روبرو هستیم. کافیاست همین الان به خیابان بروید و از مردم کوچه و بازار یک بیت شعر بپرسید، بی شک شهریار و ابیاتش درصد بالایی از حافظه عامه را تشکیل خواهند داد – چه عدهای خوششان بیاید و چه خوششان نیاید- گاهی با خودم میاندیشم این حجم از مقبولیت برای یک شاعر همروزگار ما شاید حاصل چیزی باشد که در حساب و کتاب زمینی ما نگنجد. چه بسیار کسانی که مانند من، علی را از لابلای همین شعرهای شهریار شناخته و باور کردهاند.
نام الزامی می باشد
ایمیل الزامی می باشد آدرس ایمیل نامعتبر می باشد
Website
درج نظر الزامی می باشد
من را از نظرات بعدی از طریق ایمیل آگاه بساز