موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

حرفی از جنس زمان

قزوه مایه وحدت و همدلی است/ او نسبت به مسائل انقلاب مسامحه نمی‌کند

مؤمنی گفت: وجود قزوه مایه وحدت و همدلی هنرمندان و شاعران بوده است امیدوارم با استقرار دوباره ایشان در ایران شاهد حلقه‌های انس و محافل صفا و مهربانی باشیم.
حُجب جنوبيِ بهمني در غزل
یادداشتی از مرحوم خلیل عمرانی دربارۀ شعر محمدعلی بهمنی

حُجب جنوبيِ بهمني در غزل

27 فروردین 1392 | 08:50

شايد بيش از هر چيز حُجب و حياي جنوبي شاعر و غيرت دريا گونه‌اي که در روح و رگ جنوبي‌هاي اين سرزمين جريان دارد، شعر او را از چرخش به سمت ابتزال بازداشته است
آنچه از خاک تو رُست ای مرد حرّ/ آن فروش و آن بپوش و آن بخور
در گرامی داشت یکم اردیبهشت،سال مرگ اقبال لاهوری-2

آنچه از خاک تو رُست ای مرد حرّ/ آن فروش و آن بپوش و آن بخور

26 فروردین 1392 | 11:35

بوریای خود به قالینش مده/بیدق خود را به فرزینش مده/هوشمندی از خُم او مِی نخورد/هر که خورد، اندر همین میخانه مُرد
نسبت اقبال و سیدجمال با شریعتی به روایت رهبر انقلاب
در گرامی داشت یکم اردیبهشت،سال مرگ اقبال لاهوری-1

نسبت اقبال و سیدجمال با شریعتی به روایت رهبر انقلاب

26 فروردین 1392 | 11:17

دكتر شريعتي خودش را مريد واقعي و شاگرد از دور اقبال مي‌دانست و شما نگاه كنيد سخنراني‌هاي دكتر در مورد اقبال كه چند سخنراني بود كه يك‌جا چاپ شده است به‌نام «اقبال» و ببينيد چطوري عاشقانه و مريدانه درباره اقبال حرف مي‌زند.
«آن شب که دفن کرد علی بی صدا تو را» | شعر قادر طهماسبی برای شهادت حضرت زهرا

آن شب که دفن کرد علی بی صدا تو را/خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را/در گوش چاه، گوهر نجوا نمی شکست/ای آشنای درد، علی داشت تا تو را
چرا بشکسته زلف یار فایز/ مگر افتاده از جای بلندی؟
دوبیتی های فایز دشتستانی برای زلزله دشتی

چرا بشکسته زلف یار فایز/ مگر افتاده از جای بلندی؟

25 فروردین 1392 | 12:24

گذشت ایام گل ای بلبل زار/ بکن چون من ز هجران ناله بسیار/ گل تو سر زند هر ساله از نو/ گل فایز نمی روید دگر بار
فراق فاطمه را بوتراب باور کرد
غزلی فاطمی از سیدفضل الله قدسی شاعر افغانستانی

فراق فاطمه را بوتراب باور کرد

24 فروردین 1392 | 15:35

دل غریب من از گردش زمانه گرفت/به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت/شبانه بغض گلو گیر من کنار بقیع/شکست و دیده ز دل اشک دانه دانه گرفت
وقتی تو من را داری و من هم تو را دارم...
غزلی از محسن کاویانی برای زلزله بوشهر

وقتی تو من را داری و من هم تو را دارم...

22 فروردین 1392 | 14:42

باخود نسيم امروز هم آه تو را آورد/ بايدگلی پژمرده را از باغ بردارم/ حالابه جای شانه های مهربان تو بايدسرم را روی تلی خاک بگذارم
شهر می ترسد از وزیدن باد
شعری از امیر توانا املشی برای زلزلۀ بوشهر

شهر می ترسد از وزیدن باد

22 فروردین 1392 | 14:14

خواهرم ذره ذره می‌سوزد، زیر پاشویه‌ها و تب برها/ عشق با پای خستۀ پدرم، می‌دود پا به پای دکترها/ باغبانان پیر با افسوس، از میان خرابه و آوار/ یاس‌های معطر خود را می‌کشانند سوی چادرها
ماه رد شد لرزلرزان امشب از شهر خموشان
مرثیه ای از محمدحسین انصاری نژاد برای زلزله بوشهر

ماه رد شد لرزلرزان امشب از شهر خموشان

22 فروردین 1392 | 13:03

ماه رد شد لرزلرزان امشب ازشهر خموشان/دارد از بالا می افتد سخت تبدارست اینجا/دارد از آن سوی گندمزارمی آید پریزاد/شروه خوان کوچ فایزهای بسیارست اینجا
صفحه 9 از 21ابتدا   قبلی   4  5  6  7  8  [9]  10  11  12  13  بعدی   انتها