موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

شعر

حالا پا به پای خاطرات تو /ما تموم راه گریه می کنیم
ترانه ای از حمید درویشی برای عموخلیل

حالا پا به پای خاطرات تو /ما تموم راه گریه می کنیم

26 آذر 1391 | 21:36

با سکوتش خیلی از حرفا رو گفت روح جنگلو تکون داد و نموند تکدرختی که تو ساحلی غریب با لبای تشنه جون داد و نموند بی قرار یه قراری شده بود که یه عمری بود با آسمونا داشت برای همین یه روزی بی خبر ما رو با تنهاییا تنها گذاشت سر سفره های شب نشین...
شعرهایی از جنس مردم با عطر گندم
زمزمة چند غزل از اصغر حاج‌حیدری و یادی از او

شعرهایی از جنس مردم با عطر گندم

25 آذر 1391 | 15:52

دردا و دریغا که این‌روزها بر دل شعر انقلاب داغ‌ها مکرر می‌شوند و گل‌های این باغ پُرثمر یکی در پی دیگری بر خاک می‌افتند. هنوز اشک چشم‌هایمان از فراق خلیل عمرانی خشک نشده است که باید حیران، با یاد گلی دیگر به سوگ بنشینیم.
من از اين کوچه‌های تنگ، حسرت‌خورده می‌کوچم
دو غزل غریبانه از خلیل عمرانی

من از اين کوچه‌های تنگ، حسرت‌خورده می‌کوچم

25 آذر 1391 | 11:05

يک روز برمي‌گردم اما سرد، بر دوش نخلستاني از اندوه / آن روز بر بالين من بنشين، دلواپس فرداي ديگر باش / فردا نمي‌دانم چه خواهم شد، عمري نماز آشفته سر کردم / برمن نمازِ دل بخوان آن روز، با شعرهايم مهربان‌تر باش
دنیاهای شاعر
دربارۀ شعر و انديشۀ سيدضيا قاسمي، به مناسبت چاپ مجدد «باغ‌های معلق انگور»

دنیاهای شاعر

24 آذر 1391 | 14:52

شعر سيدضياء قاسمي در «باغ‌هاي معلق انگور»، شعري پدر و مادر دار است و در خانه و بر خوان شعر بابركت فارسي باليده است و برآمده است. همين دوگونگي در قالب‌ها...
شمشیر نداشتند، کلماتی داشتند
شعری از علی داودی به مناسبت دومین سالگرد تأسیس فارسی‌زبانان

شمشیر نداشتند، کلماتی داشتند

23 آذر 1391 | 05:30
شمشیر نداشتند/ کلماتی داشتند که توپخانه ها/ و عقل های ما را از کار می انداخت
شعری بخوان که کاخ ستم را تکان دهی
معرفی کتاب «خورشید در مشت»؛ مجموعه‌شعر بیداری اسلامی

شعری بخوان که کاخ ستم را تکان دهی

22 آذر 1391 | 17:04
مجموعه‌شعر «خورشید در مشت»‌ کتابی است دربرگیرندة اشعار شاعران کشور که با آغاز موج بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، با کلمات و احساس خود به میدان آمدند
«آ» مثل آب نیست مثل آتش است
شعری از سلمان نظافت یزدی برای حادثه پیرانشهر

«آ» مثل آب نیست مثل آتش است

20 آذر 1391 | 12:07

لبخندهاي سوخته ات/دست‌های مذابت/و صورت متلاشي‌ات که زیر خاک می‌رود./خبرت فراموش می‌شود/.../و مرگ درس آخر بود/که زودتر از همة ما زندگان ناچار/یاد گرفتی!
شعری از خلیل عمرانی
غزلی از خلیل عمرانی

شعری از خلیل عمرانی

19 آذر 1391 | 15:34

می خواستم در من صدای تازه‌ای باشی / حـسی شکوفـاتر، هوای تازه‌ای باشی/ با وسعت خاموش شبهایم بیامیزی / آوازها را ابتدای تازه‌ای باشی/
زمانه لهجه فانوس را نمی‌فهمد
یادداشتی از مبین اردستانی درباره شعر خلیل عمرانی

زمانه لهجه فانوس را نمی‌فهمد

19 آذر 1391 | 15:25
عمرانی شهید غفلت ما و غربت خویش است. به قول قزوه: «شما را درد غربت کشت و ما را داغداری‌ها».غربت غریبانه‌اش را خود نیز باور دارد؛ غربتی که عجین ِدل و جان و غزل‌های او شده است
شعری که نقد نشود نسیه است
گفتگوی شهرستان ادب با احمد علوی

شعری که نقد نشود نسیه است

18 آذر 1391 | 18:41
شعر جوان امروز، اسمی که بر روی آن می‌گذارم، دورۀ شگفتی‌هاست. دلیل من برای شگفت خواندن این شعر آن است که بیست سال پیش اگر کسی تصمیم می‌گرفت شعرای جوان کل کشور را جمع کند، شاید به جرئت می‌توانم بگویم که نمی‌توانست حتی بیست یا سی شاعر خوب از میان شاعران...
صفحه 413 از 441ابتدا   قبلی   408  409  410  411  412  [413]  414  415  416  417  بعدی   انتها