موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Menu

شعر

خانه‌ی ادبیات افغانستان شب نوزدهم از شب‌های کابل را برگزار می‌کند.

خانه ادبیات افغانستان یکی از مجامع فعال در حوزه ادبیات فارسی در افغانستان است که در حوزه ادبیات فارسی در افغانستان و نیز ادبیات مهاجرت افغانستان فعالیت می کند. شبهای کابل از برنامه های این مرکز است.
چیزی مشو که هر چه شوی بی حیا شوی
گفتگوی علی‌رضا قزوه با مرتضی امیری اسفندقه درباره شعر بیدل

چیزی مشو که هر چه شوی بی حیا شوی

14 مهر 1391 | 07:44

بيدل با همة عرفانِ تازه و زلالش، اخلاق را به‌جاي عرفان مي‌ستايد و درد انسان را بي‌اخلاقي مي‌داند و نه بي‌عرفاني… در رسالة چهار عنصر و در رباعيّات و در غزل‌ها و… خود او ـ در رسائلش يادآوري مي‌كند كه حضرت حقّ آخرين پيامبرِ(ص) خود را به‌...
ما انتظارات خیلی زیادی از شعر داریم
گفتگو با سیدضیاء قاسمی

ما انتظارات خیلی زیادی از شعر داریم

12 مهر 1391 | 16:00
سیدضیاء قاسمی را همة آن‌هایی که با شعر دهة هشتاد آشنا هستند می‌شناسند؛ شاعر افغان فارسی‌زبانی که بیش از یک دهه از حضور جدی و اثرگذارش در شعر ایران می‌گذرد و در این مدت در کنار دوستان دیگری از افغانستان و ایران چون سیدرضا محمدی، علی داودی،‌ علی‌محمد م...
آفتابگردی - بخش سوم
یادداشت های حسن صنوبری از اردوی آفتابگردانها

آفتابگردی - بخش سوم

12 مهر 1391 | 10:12
حسن رحیم پور ازغدی را همه می شناسند. حتی اگر کسی یک شاعر را هم نشناسد رحیم پورازغدی را می شناسد و چه بسا با پیشوند استاد. که البته شایسته ی ایشان هم هست.
در این قفس نفسی دارم پرنده وار تپیدن ها
غزلی از یوسفعلی میرشکاک

در این قفس نفسی دارم پرنده وار تپیدن ها

11 مهر 1391 | 22:15
شب است و پنجره ای دارم که روبروی تهی باز است/ شکسته حنجره ای دارم که قاب خالی آواز است/ در این قفس نفسی دارم پرنده وار تپیدن ها/ که رفت و آمد سنگینش شکسته بالی پرواز است
کسی دارد می‌آید، لای در را باز بگذارید
چهار غزل از عباس چشامی

کسی دارد می‌آید، لای در را باز بگذارید

11 مهر 1391 | 20:58

نگاهش راهزن بسیار دارد من که می ترسم/‏ مگر در رهگذار چشم او سرباز بگذارید!
چارده قرن است که مادر صدایم می زند
غزلی از سید وحید سمنانی

چارده قرن است که مادر صدایم می زند

11 مهر 1391 | 18:44

فرصت پرواز سبزی داشتم تا مرز عشق/ زرد درماندم دلم کافر صدایم می زند/ موج اشکم را به چشم انداز طوفان می زنم/ پشت طوفان عطش، کوثر صدایم می زند
پدرم کوه بردباری بود
شعری از سعید بیابانکی

پدرم کوه بردباری بود

11 مهر 1391 | 18:00
عید آن سال ،حوض خانه ما/ گل نداد و گلوله باران شد/ پدرم رفت و بعد هشت بهار/ پوکه های گلوله گلدان شد
من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم
غزلی از نغمه مستشار نظامی

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم

11 مهر 1391 | 17:50

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم/ شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم
اسامي نهايي شركت كنندگان در جشنواره ملي شعر دانشجويان و طلاب

اختتاميه دومين جشنواره ملي شعر دانشجويان وطلاب يكم و دوم آبان ماه در شيراز برگزار خواهد شد و برگزيدگان ، معرفي و تجليل خواهند شد. فهرست نهايي شركت كنندگان در جشنواره از اين قرار است:
صفحه 420 از 441ابتدا   قبلی   415  416  417  418  419  [420]  421  422  423  424  بعدی   انتها